لاله های جنوب
در این وبلاگ بیشتر مطالبی در مورد دفاع مقدس و ولایت فقیه گذاشته می شود اما می شود مطالب دیگری نیز در آن ببینید
شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, :: 20:7 :: نويسنده : maryam گلچینی از بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران
۱٫ سرمایهگذاری انسانی انتخابات سرمایهگذارى عظیم ملت ایران است؛ مثل اینکه شما سرمایهى سنگین و عظیمى را در بانک میگذارید، بانک با آن کار میکند و شما از سودش استفاده میکنید؛ انتخابات یک چنین چیزى است. ملت ایران سرمایهگذارى عظیمى را میکند، سپردهگذارى بزرگى را انجام میدهد و سود آن را میبرد. آراء یکایک شما مردم سهمى است از همان سرمایهگذارى و سپردهگذارى. هر رأیى که شما در صندوق مىاندازید، مثل این است که یک بخشى از پول آن سپرده را دارید تأمین میکنید. یک رأى هم اهمیت دارد. هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ایران بیشتر در چشم مخالفان و دشمنانش دیده خواهد شد؛ براى ملت ایران حرمت بیشترى خواهند گذاشت؛ دوستان شما هم در دنیا خوشحال میشوند. عظمت ملت ایران را حضور مردم در انتخابات نشان میدهد. بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱/۱/۱۳۸۸ ۲٫ ثمره مردمسالاری دینی انتخابات در کشور ما یک حرکت نمایشى نیست. پایهى نظام ما همین انتخابات است. یکى از پایهها، انتخابات است. مردمسالارى دینى با حرف نمیشود؛ مردمسالارى دینى با شرکت مردم، حضور مردم، ارادهى مردم، ارتباط فکرى و عقلانى و عاطفى مردم با تحولات کشور صورت میگیرد؛ این هم جز با یک انتخابات صحیح و همگانى و مشارکت وسیع مردم ممکن نیست. این مردمسالارى، عامل پایدارى ملت ایران است. اینکه شما توانستهاید در طول این سىسال از نهیب ابرقدرتها نترسید، اینکه ابرقدرتها هم غیر از نهیب نتوانستند ضربهى اساسى به شما بزنند، اینکه جوانان کشور در ورود به میدانهاى گوناگون این شجاعت و اخلاص را نشان میدهند، ناشى از مردمسالارى دینى است. بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱/۱/۱۳۸۸ ۳٫ هدیهی امام انتخابات نماد حرکت اسلامى در کشور ماست. انتخابات، هدیهى اسلام به ملت ماست. امام بزرگوار ما حکومت اسلامى به روش انتخاباتى را به ما یاد داد. حکومت اسلامى در ذهنها و خاطرهها به شکل خلافتهاى موروثى به یادگار مانده بود؛ خیال مىکردند حکومت اسلامى یعنى مثل خلافت بنىامیه و بنىعباس یا خلافت ترکان عثمانى؛ یک نفر با نام و شکل ظاهرى خلیفه، اما با باطن و عمل فرعون و پادشاهان مستبد؛ بعد هم که از دنیا مىرود، یک نفر را به جاى خود معین کند. در ذهن مردم دنیا، حکومت اسلامى به این شکل تصویر مىشد؛ که بزرگترین اهانت به اسلام و حکومت اسلامى بود. امام، حکومت اسلامىِ به روش انتخابات مردم و حضور مردم و تعیین منتخب مردم را – که لبّ اسلام است – بار دیگر براى مردم ما معنا کرد و در جامعهى ما تحقق بخشید. بیانات در مراسم شانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینى (ره) ۱۴/۳/۸۴ ۴٫ مسئلهى اول، شرکت در انتخابات انتخاب رئیس جمهور یعنى انتخاب رئیس قوهى مجریه و کسى که اغلب امکانات کشور در اختیار اوست. و مىبینید اگر چنانچه رئیس جمهورى شور و نشاط و شوق و اراده داشته باشد، چه خدمات بزرگى را براى این کشور انجام میدهد؛ میخواهند این نباشد. من عرض میکنم: همه باید اصرار داشته باشید که در انتخابات شرکت کنید. به نظر من مسئلهى اول در انتخابات، مسئلهى انتخاب این شخص یا آن شخص نیست؛ مسئلهى اول، مسئلهى حضور شماست. حضور شماست که نظام را تحکیم میکند، پایههاى نظام را مستحکم میکند، آبروى ملت ایران را زیاد میکند، استقامت کشور را در مقابل دشمنىها زیاد میکند و دشمن را از طمع ورزیدن به کشور و از فکر ضربه زدن و توسعه و فساد و فتنه منصرف میکند. این یک مسئلهى بسیار مهم است؛ پس مسئلهى اول، شرکت در انتخابات است. بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادى سنندج ۲/۲۲//۱۳۸۸ ۵٫ برای حضور حداکثری تلاش کنید مسألهى اول، مشارکت است. در زمینهى مشارکت مردم، هر طور که مىتوانید، روى خانوادهها و دوستانتان کار کنید. مشارکت، یکى از اساسىترین مسائل است. حضور مردم براى پیشرفت و صیانت کشور لازم است. نه اینکه اگر عدهى زیادى شرکت نکردند، اینها به نظام «نه» گفتهاند؛ بههیچوجه اینطورى نیست. آنهایى که بهخاطر «نه» گفتنِ به نظام نمىآیند، درصد خیلى کمىاند. یکعده بهخاطر بىحالى نمىآیند؛ یکعده بهخاطر بىحوصلگى نمىآیند؛ یکعده روز جمعه کار دیگرى دارند و نمىآیند؛ اینها را شما راه بیندازید. والّا کسانىکه معتقد به نظام و قانون اساسى نیستند و دلشان براى بیگانگان و نفوذ آنها پر مىزند و منتظر آمدن بیگانگان هستند، درصد بسیار کمىاند. بیانات در دیدار دانشجویان بسیجى ۵/۳/۱۳۸۴ ۶٫ رأی دادند تا نه بگویند! اینها هیچوقت دست از بدگویى کردن نسبت به جمهورى اسلامى و هر تشکیلاتى در دنیا که با آن موافق نباشند، برنمىدارند. اگر مردم ایران در یک انتخابات پرشور شرکت کنند، یکطور حرف مىزنند؛ اگر شرکت نکنند، یکطور دیگر حرف مىزنند… در انتخابات دوم خرداد سال هفتادوشش- که انتخابات پرشورى شد؛ جمعیت عظیمى شرکت کردند که البته بىسابقه نبود و آن درصد قبلاً هم در بعضى از انتخاباتهاى دیگر شرکت کرده بودند؛ اما در آن انتخابات درصد بسیار خوبى شرکت کردند- رادیوهاى بیگانه گفتند ملت ایران جمع شدند و رأى در صندوقها ریختند، براى اینکه به جمهورى اسلامى بگویند نه! شما را به خدا ببینید؛ مردم به دعوت رهبرى، نظام و مسؤولان آمدند و مسؤولى را براى جمهورى اسلامى انتخاب کردند. وقتى که شلوغ بود و جمعیت پاى صندوقها با درصد بالا شرکت کردند، آنطور گفتند؛ در انتخابات شوراها هم که در شهرهاى بزرگ، مخصوصاً تهران، شرکت مردم خیلى پایین بود، باز گفتند مردم شرکت نکردند؛ یعنى به جمهورى اسلامى گفتند نه! بنابراین و بهنظر آنها اگر مردم در انتخابات شرکت کنند، گفتهاند نه؛ اگر شرکت هم نکنند، گفتهاند نه! تبلیغات دشمن اینگونه است. هرچه هم مردم شرکت کنند، تبلیغات دشمن هست. دیدار استادان و دانشجویان قزوین۲۶/۹/۱۳۸۲ ادامه مطلب ... شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, :: 19:51 :: نويسنده : maryam روزهای اول دبیری وی در شورای امنیت وقتی با سولانا جلسه داشت، سولانا با یک لحن تندی می گوید که این نوع برخورد شما موضع غرب را به سمت جنگ می کشاند! دکتر سعید جلیلی آنجا پای مصنوعی اش که یادگار 8 سال دفاع مقدس برای اوست را در میاورد و روی میز می گذارد و در جواب سولانان می گوید: ما را از حمله و جنگ می ترسانید؟من در دفاع مقدس این پایم را برای ایران دادم. اگر هم دوباره بخواهد اتفاقی بیفتد پای دیگرم را فدای وطنم می کنم. می گویند بعد از صحبت های دکتر، سولانا مات و مبهوت شده بود. خوشبختانه مذاکرات به نفع ما به اتمام رسید
منبع:http://darentezareghaem.blogfa.com پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:47 :: نويسنده : maryam بیمارستان از مجروحین پر شده بود...
منبع: چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 17:38 :: نويسنده : maryam نفیسه چشم از علیرضا بر نمی داشت
علیرضا یک ریز داشت سفارش می کرد؛ اما نفیسه ساکت ساکت بود. شاید علیرضا انتظار داشت یکی از این حرفها را از نفیسه بشنود: «آخه ما رو به کی می سپاری؟ کاش یه دستی به سر و روی خونه می کشیدی، بعد می رفتی زود به زود برام نامه بنویس در اولین فرصت برگرد مرخصی...» صدای سوت قطار به نشانه حرکت بلند شد و علیرضا نگران از این همه سکوت نفیسه بود قطار آرام آرام شروع به حرکت کرد و نفیسه فقط همین یک جمله را گفت: «سلام من را هم به فاطمه برسان!!!» منبع:http://shohada-sharmandeh.mihanblog.com/
شنبه 10 فروردين 1392برچسب:, :: 17:45 :: نويسنده : maryam ![]() آی شهدا: شما امر کردید به حمایت از امر ولی انشاا... ما هم بشیم فدای حضرت سید علی به فرموده حضرت امام سید علی خامنه ای: سال 1392 سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی ادامه مطلب ... شنبه 10 فروردين 1392برچسب:, :: 11:36 :: نويسنده : maryam چفیه هاتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم .
چرا وقتی که گفتیم : چرا نمی دانیم شیمیائی چیست و زخم شیمیایی چقدر دردناک است رفتید ولی یادمان رفت که حتی یادمانتان را در یک هفته برگزار کنیم . ما ماندیم تا امروز از آنان بگوییم و فریاد برآوریم « ما از این گردنه آسان نگذشتیم ای قوم »
منبع:www.shouhada.com
جمعه 2 فروردين 1392برچسب:, :: 10:12 :: نويسنده : maryam
بقیه ا... ، امروز جمعه است ، روز موعود ، روز فرا رسیدن ، از راه رسیدن و دل های هزاران عاشق را مزین کردن ، آرزوی هر پیر و جوانی ، خرد و کلان ، دیدن چهره ی نازنین توست . ای کاش می شد ، همچون پرستو های عاشق ، در دل تاریک شب پرواز کرد ، ای کاش می شد در کویر سینه ها آلاله ها را کاشت و درمیان شوق هستی با دل های دیوانه ساخت و ای کاش می شد مهربانی ر ا به قدر ارزانی در میان عاشقان زندگی ، از ورای ابرهای تیرگی ، بر فراز خانه ها پرواز داد. مهربانم امروز روزی است که باید اندوخته های قلب و روحم را به تو ابراز کنم و تو سخاوت کنی و از لغزش های من چشم بپوشی و در برابر من قدری بیشتر ایثار کنی . همین امروز باید که در ترنم تحسین و همدردی بر زبان جاری ساخت . میدانی ؟ بزرگی و شأن انسان در بزرگی و شأن حقیقتی است که بر زبان می آورد ، در بینش و درکی است که بدان دست می یابد و در یاری و مساعدتی است که بر زبان می آورد . من در خیال مقصودی را می جویم که دستهای مهربان تو می تواند مرا در راه رسیدن به مقصود یاری کند. من بر این باورم که در جهانی چنین دردمند و بی ترحم که مهربانی و عشق را بهایی نیست می توان واژه ها را به کمک گرفت و دردهای مانده در دل را که به عظمت روح لطیف من و به سنگینی غم های ناگفته ی ماست ، بیان کرد. منبع:www.entezar1358.ir/
پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:, :: 19:44 :: نويسنده : maryam بابا مجتبی سلام ![]() منبع:http://shohada-sharmandeh.mihanblog.com
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 10:33 :: نويسنده : maryam کلاس درس شلوغ بود و همه در حال صحبت کردن بودن هر کي با دوستاي خودش گرم گرفته بود و خلاصه کلاس رو هوا بود يهو معلم اومد تو کلاس و سر و صدا ها م يواش يواش خوابيد بعدشم طبق روال هميشگيش شروع کرد به خوندن ليست حضور و غياب مجتمع فرهنگي همت……. حاضر غيرت همت…….. غائب ورزشگاه همت…….. حاضر مردونگي همت………. غائب سمينار همت…………… حاضر آقايي همت………… غائب صداقت همت………….. غائب همايش همت………….. حاضر عشق همت…………..غائب آرمان همت………….. غائب ياران همت………….. غائب تيپ همت………….. حاضر غائبا از حاضرا بيشتر بودن…. کلاس تعطيل…..
منبع:http://parvaz.tabaar.net چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, :: 19:6 :: نويسنده : maryam مصطفی گفت: من فردا شهید می شوم. خیال کردم شوخی می کند. گفتم: مگر شهادت دست شماست؟ گفت: نه، من از خدا خواستم و می دانم خدا به خواست من جواب می دهد؛ ولی من می خواهم شما رضایت بدهید. من فردا از اینجا می روم، می خواهم با رضایت کامل تو باشد. و آخر رضایتم را گرفت. من، نمی دانستم چه طور شد که رضایت دادم. صبح که مصطفی خواست برود، من مثل همیشه لباس و اسلحه اش را آماده کردم و برای راه، آب سرد به دستش دادم. مصطفی رفت، من برگشتم داخل. کلید برق را که زدم، چراغ اتاق روشن و خاموش شد انگار سوخت. من فکر کردم یعنی امروز دیگر مصطفی شهید می شود؟ ... مصطفی هرگز شوخی نمی کرد. یقین کردم که مصطفی امروز برود، دیگر بر نمی گردد. دویدم کلت کوچکم را برداشتم. نیم این بود که مصطفی را بزنم، بزنم به پایش تا نرود. اما دیگر مصطفی رفته بود و من نمی دانستم چکار کنم. نزدیک ظهر، تلفن زنگ زد و گفتند: دکتر زخمی شده. بعد بچه ها آمدند که ما را به بیمارستان ببرند. من بیمارستان را می شناختم، آنجا کار می کردم. وارد حیاط که شدیم من به سمت سردخانه رفتم می دانستم مصطفی شهید شده و یادم هست آن لحظه که جسدش را دیدم گفتم: « اللهم تقبل منا هذاالقربان» وقتی دیدم مصطفی در سردخانه خوابیده و آرامش کامل داشت، احساس کردم که پس از آن همه سختی، دارد استراحت می کند. تلخیص از کتاب: چمران به روایت همسر شهید، ص 47
منبع:www.labkhandhaye-khaki.blogfa.com ای شهید ای روشنای خانه امید، ای شهید کتاب حماسه های همیشه
به گوش بنی صدر رسیده بود که به سپاه کمک میکند. عصبانی شده بود و صیاد را به تهران احضار کرد .توبیخش کرد ، اما او ساکت بود .فقط چند جمله گفت : می دانید آقای رئیس جمهور ، فرض کنید ما یک جنسی داریم ...... ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ... چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 18:11 :: نويسنده : maryam خیلی اشکش را نگه می داشت ، توی چشمش . همسرش فقط یکبار گریه اش را دید ، وقتی که امام رحلت کرد.دوستش می گفت :((ما که توی نماز قنوت می گیریم ، از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما عطا کندو یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد . اما صیاد توی قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست .بار ها می شنیدم که می گفت :((اللهم احفظ قاعدنا الخامنه ای)) بلند میگفت از ته دل میگفت دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 15:33 :: نويسنده : maryam
ستاره ي آسمان ها
بسم رب الشهدا و الصديقين دلم را به آسمان ها مي سپارم تا نوشته هايش را به تو نشان دهد تا شايد دفتر قلبم را ورق بزني و گوشه اي از آن را بخواني پس برايت مي نويسم ، از دل غريب خود برايت مي نويسم ، آري خيلي دلم مي خواست با تو بودم در ميان ابرها ، پيش خدا بودم نمي داني كه چقدر برايت دلتنگم، اشك هايم سرازير است اي شهيدم، مي خواهم با تو صحبت كنم اما با چه زباني ؟!... با اين زبانم كه پر از گناه است؟نه نمي توانم! چگونه مي شود مهمان آسمان باشم و با زبان زميني خود صحبت كنم نمي دانم ، چه كنم ؟ پس با زبان كودكي ام برايت مي نويسم چرا كه به آسمان نزديك تر است وقتي كوچكتر بودم، مادرم هميشه از تو مي گفت ، از خوبي هايت، از نماز شب هايت، از وفاداري هايت و بالاخره از گذشت و ايثارت ... من از تو فقط همين ها را به يادگار دارم هر صبح تصوير تو را مي نگرم تا شايد تو هم به من نظري كني مادرم مي گفت تو هر پنجشنبه وقتي كه به مدرسه ي طلبه قم مي رفتي به خانه ما هم سري مي زدي . نمي دانم، آيا الان هم مي آيي؟ حتما ، تو مي آيي . باور كن ، هر پنجشنبه عطر وجودت را حس مي كنم اما چرا نمي بينمت ؟ چرا صورت پر نورت را برايم نما يان نمي كني ؟ مي دانم ، اين تقصير چشم هاي من است. آن قدر گناه كرده ام كه اين گناهان چون پرده اي روي چشم ها يم شده اند و من تو را نمي بينم اي كاش دستم را مي گرفتي تا اين قدر احساس تنهايي نمي كردم . اي شهيدم ، تو اتينك در آسمان ها ماه مجلس شده اي عين ستاره ها چه زيبا مي درخشي خوش به حال آن شبي كه تو به آن نور مي دهي تو به آن آرامش مي دهي اي كاش من هم شب ها به جاي خفتن در زمين در آسمان ها بودم. منبع :
دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 15:32 :: نويسنده : maryam پير ما گفت شهادت هنر مردان است عقل نامرد در اين دايره سرگردان است پير ما گفت كه مردان الهي مردند كه به دنبال رفيق ازلي مي گردند
شهدا رفتند و ما مانده ايم . براي جانبازان که ماندن چه کرديم ؟ براي آزادگان چه کرديم؟ براي خانواده شهدا چه کرديم ؟ نمي دانم ما كه لياقت حضور در جبهه ها و زندگي در كنار آنها را نداشتيم آي كساني كه دم از شهدا مي زنيد مرد باشيد و بر سر عهد و پيمان خود بمانيد تا نكند پشيمان و سرافكنده و روسياه در محضرشان شويم . شهدا را ياد کنيم . شده با ذکر يک صلوات . بار ها از اين که زنده هستم و دارم روي دم اون آدم هاي بزرگ بازدم مي دهم از زنده بودنم خجالت مي کشم . خدايا تو خودت مي دانيد در دل و قلب من چه مي گذرد . در باغ شهادت را بستند ... منبع :http://niloofarane-khak.blogfa.com
دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 15:9 :: نويسنده : maryam
دلایلى كه براى اثبات ولایت فقیه اقامه شده به دو دسته ادلّه عقلى و ادلّه نقلى تقسیم مى گردد. باید توجّه داشت كه علماى شیعه معتقدند براى اثبات به یك حكم شرعى ممكن است به چهار نوع دلیل استناد كنیم: 1ـ كتاب 2ـ سنّت معصومین(علیهم السلام) 3ـ اجماع 4ـ عقل. از نظر علماى شیعه لازم نیست براى اثبات یك حكم شرعى حتماً آیه یا روایتى در دست داشته باشیم بلكه مى توان با استفاده از عقل و دلیل عقلى معتبر نیز به حكمى از احكام شریعت اسلام دست یافت و ان را اثبات نمود. بنابر این، از نظر فقهى ارزش استناد به دلیل عقلى براى اثبات ولایت فقیه به هیچ روى كم تر از ارزش استناد به ادلّه نقلى و آیات و روایات نیست. ما در این جا ابتدا دو دلیل عقلى و بدنبال آن دو دلیل نقلى را براى اثبات ولایت فقیه ذكر مى كنیم. الف ـ ادلّه عقلى دلیل عقلى اوّل: این دلیل بطور خلاصه از مقدمات ذیل تشكیل مى شود: الف ـ براى تأمین مصالح فردى و اجتماعى بشر و جلوگیرى از هرج و مرج و فساد و اختلال نظام، وجود حكومت در جامعه ضرورى و لازم است. ب ـ حكومت ایده آل و عالى ترین و مطلوب ترین شكل آن، حكومتى است كه امام معصوم(علیه السلام) در رأس آن باشد و جامعه را اداره كند. ج ـ بر این اساس كه هنگامى كه تأمین و تحصیل یك مصلحت لازم و ضرورى در حدّ مطلوب و ایده آل آن میسّر نباشد باید نزدیك ترین مرتبه به حدّ مطلوب را تأمین كرد، لذا در بحث ما هم هنگامى كه مردم از مصالح حكومت معصوم(علیه السلام)محروم بودند باید بدنبال نزدیك ترین مرتبه به حكومت معصوم باشیم. د ـ اقربیت و نزدیكى یك حكومت به حكومت معصوم(علیه السلام) در سه امر اصلى متبلور مى شود: یكى علم به احكام كلّى اسلام (فقاهت)، دوّم شایستگى روحى و اخلاقى به گونه اى كه تحت تأثیر هواهاى نفسانى و تهدید و تطمیع ها قرار نگیرد (تقوى)، و سوّم كارآیى در مقام مدیریت جامعه كه خود به خصلت ها و صفاتى از قبیل درك سیاسى و اجتماعى، آگاهى از مسائل بین المللى، شجاعت در برخورد با دشمنان و تبهكاران، حدس صائب در تشخیص اولویت هاو... قابل تحلیل است. بر اساس این مقدمات نتیجه مى گیریم: پس در زمان غیبت امام معصوم(علیه السلام)كسى كه بیش از سایر مردم واجد این شرایط باشد باید زعامت و پیشوایى جامعه را عهده دار شود و با قرار گرفتن در رأس حكومت، اركان آن را هماهنگ نموده و بسوى كمال مطلوب سوق دهد. و چنین كسى جز فقیه جامع الشرایط شخص دیگرى نخواهد بود. اكنون به توضیح این دلیل و هر یك از مقدّمات آن مى پردازیم: ادامه مطلب ... چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 18:28 :: نويسنده : maryam دكتر مصطفي چمران ![]()
در سال 1311 در شهر مقدس قم به دنيا آمد .
دوران كودكي و تحصيلات ابتدايي را در تهران گذراند و به عنوان دانش آموز ممتاز دبيرستان البرز ، به دانشكدة فني راه يافت . در سال 1336 با احراز رتبة اول در دانشكده فني دانشگاه تهران در رشته الكترونيك فارغ التحصيل شد . در سال 1337 با استفاده از بورس تحصيلي شاگردان ممتاز به آمريكا اعزام شد . پس از تحقيقات علمي در جمع معروف ترين دانشمندان جهان دردانشگاه بركلي كاليفرنيا ، با ممتازترين درجة علمي موفق به اخذ دكتراي الكترونيك و فيزيك پلاسماگرديد . در سال 1342 پس از قيام خونين 15 خرداد ، در اقدامي جسورانه و در حالي كه مي توانست به عنوان يكي از بزرگترين دانشمندان جهان داراي يك زندگي كاملاً مرفه در آمريكا باشد ؛ اما به جهت احساس تكليف در مقابل دين خود ، رهسپار مصر شد . در آن جا به مدت دو سال ، سخت ترين دوره هاي چريكي و جنگ هاي پارتيزاني را آموخت و به عنوان بهترين شاگرد اين دوره انتخاب شد . در سال 1350 جهت ايجاد پايگاه چريكي مستقل براي تعليم رزمندگان ايراني و مبارزه بر عليه صهيونيزم اشغال گر به كشور لبنان عزيمت كرد . درآن جا به كمك امام موسي صدر، رهبر شيعيان لبنان ، سازمان امل را پي ريزي كرد و به عنوان يك چريك تمام عيار در مقابل اسراييل خون خوار به مبارزه پرداخت . در سال 1356 با زني به نام « غاده جابر » كه دختر يكي از تاجران ثروتمند لبناني بود ، ازدواج كرد . در سال 1357 با پيروزي ا نقلاب اسلامي به ايران بازگشت و در مدت كوتاهي توانست با توكل برخدا و ايمان و اعتقادي راسخ ، و به كار بستن تمام اندوختة علمي و تجربي خود ، مسئوليتهاي بزرگي را بر دوش گرفته و اقدامات مؤثري را در جهت تثبيت نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران به انجام رساند . از برجسته ترين مسئوليت ها و خدمات وي ، مي توان به موارد زير اشاره كرد : وزير دفاع ، نمايندة مردم تهران در اولين دوره مجلس شوراي اسلامي ، نمايندة امام در شوراي عالي دفاع ، فرمانده جنگهاي نامنظم ، پاكسازي منطقة كردستان و آزادي شهر پاوه از لوث وجود دشمنان . سرانجام در تاريخ 31 خرداد 1360 در حالي كه از پرواز عارفانة خود كاملاً آگاه بود ، به سوي قربانگاه عشق حركت كرد و در منطقة دهلاويه حوالي شهر سوسنگرد ، بر اثر اصابت تركش خمپاره هاي دشمن شهد شيرين شهادت را نوشيد .
منبع :http://www.ashoora.ir یک شنبه 15 بهمن 1398برچسب:, :: 22:28 :: نويسنده : maryam بسم الله نور
![]()
منبع :www.hajihemmat.blogfa.com/ "سردار خیبر" یکی از القاب شهید همت است. قربانی این بار ابراهیم بود، ابراهیمی که سر و دست افشان و لبیک گویان در قربانگاه سه راهی شهادت جزیره مجنون به دیدار معبود شتافت. ادامه مطلب ... یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 17:34 :: نويسنده : maryam در آذر 1359 ش پس از شكست بيش از دو گردان از نيروهاي عراقي در جنوب سوسنگرد به وسيله سربازان اسلام، يك گروهان از برادران سپاه اهواز جهت محافظت از هويزه به آن شهر اعزام شدند. در آن حال بنيصدر، دستور تخليه هويزه از نيروهاي سپاهي را صادر و محافظت از آن شهر را به ارتش محوّل كرد كه با مخالفت و پيگيري محمدحسين علمالهدي فرمانده گروهان سپاه هويزه، اين دستور لغو گرديد. سرانجام هفته بعد، قرارِ عمليات مشترك ارتش و سپاه گذاشته شد كه با پيشروي هايي همراه بود. اما به دليل نرسيدن مهمات و پاتك دشمن، نيروهاي خودي مجبور به عقبنشيني شدند. در اين ميان بيش از يكصدتن از برادران پاسدار، جهاد سازندگي و دانشجويان پيرو خط امام از جمله سيد محمد حسين علم الهدي تا آخرين قطره خون به دفاع از ايران اسلامي پرداخته و به ديدار پروردگار خود نائل آمدند. اين رشادتها بود كه حماسه هويزه را آفريد. به مناسبت حماسه غرورآفرين رزمندگان اسلام در حراست از اين شهر و به دليل حضور دانشجويانِ رزمنده در اين نبرد، اين روز با عنوان روز شهداي دانشجو نامگذاري شده است. ![]()
![]() ![]() منبع :http://www.askdin.com یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 17:16 :: نويسنده : maryam من در سنگر هستم ، در این خانه محقر. در این خانه فریاد و سکوت، فریاد عشق و سکوت، در این سرد و گرم، سردی زمستان و گرمای خون، در این خانهی ساکن پر جوش و خروش، سکون در کنار رودخانه و هیجان قلب و شور شهادت، خانه نمناک و شیرین. کوچکی قبر و عظمت آسمان. ادامه مطلب ... یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 17:4 :: نويسنده : maryam )چهارده ساله بود كه شنید یک سیرک مصری آمده اهواز. مسئول سیرک آدم فاسدی بود. فقط برای خنداندن اهوازی ها نیامده بود. حسین همراه چند تا از دوستانش، چادر سیرک را آتش زدند و فرار كردند. دو سال بعد، مسیر دسته های سینه زنی عاشورا، میدانی بود که مجسمه شاه در آن نصب شده بود. حسین دلش نمی خواست دور شاه بگردد. مسیر را عوض کرد و بعد از آن، همه هیئت ها پشت سر هم مسیر حرکت خود را تغییر دادند. پلیس عصبانی شده بود و دنبال عامل می گشت. با همکاری ساواک، سرنخ ها رسید به حسین. در مدرسه دستگیرش کردند. برای بازجویی، می خواستند خانه حسین را هم بگردند. ریختند توی خانه. حسین فریاد زد: «ما روی این فرش ها نماز می خوانیم، کفش هایتان را دربیاورید.» مأمور ساواک خشکش زده بود. 2) حسین را انداختند توی بند نوجوانان بزهکار. صبوری به خرج داد. چند روز بعد صدای نماز جماعت و تلاوت قرآن از بند، بلند بود. مأموران حسین را گرفتند زیر مشت و لگد. می گفتند تو به اینها چه کار داشتی؟! از آن به بعد شکنجه حسین، کار هر روز مأموران شده بود. یکبار هم نشد که زیر شکنجه، اطلاعات را لو بدهد. نوجوان شانزده ساله را می نشاندند روی صندلی الکتریکی و یا اینکه از سقف آویزانش می کردند. 3)رشته مورد علاقه اش «تاریخ» بود. سال 1356 در دانشگاه فردوسی مشهد قبول شد. هر روز نماز صبحش را در حرم می خواند. توی مسجد کرامت مشهد جلسات تفسیر قرآن آیت الله خامنه ای را پیدا کرده بود. بچه های دانشجو را به این جلسات میبرد. 5) قبل از پیروزی انقلاب یک بار به اهواز آمد. از اینکه روی دیوارها شعاری نوشته نشده بود، بسیار ناراحت شد. شبانه با یکی از دوستانش رفتند و اولین شعاری که نوشت این بود: «تنها ره سعادت، ایمان، جهاد، شهادت.» اهل آرامش نبود. گروه «موحدین» را تشکیل داده بود و مرتب برای انقلاب فعالیت می کرد. تکبیر می گفت. بعد از تبعید امام از عراق به مقصد نامعلوم، شبانه برای نشان دادن خشم ملت ایران، کنسولگری عراق را در خرمشهر به آتش کشید. برنامه چریکی بعدی اش زمینه سازی برای اعتصاب شرکت نفت بود. 6)بنی صدر دستور داده بود كه باید نیروهای مستقر در هویزه عقبنشینی كنند و به سوسنگرد بیایند. حسین میگفت: هویزه در دل دشمن است و ما از اینجا میتوانیم به عراق ضربه بزنیم. شخصاً با بنیصدر هم صحبت كرده بود. وقتی كه دید راه به جایی نمیبرد، نامهای به آیتالله خامنهای نوشت و گفت كه تعداد اسلحههای ما از تعداد نیروها هم كمتر است، ولی میمانیم! 7)چهارم دی 1359 بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی، اما با دل استوار از ایمان و توكل، مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی كردند. هیچ كس زنده نماند!
ادامه مطلب ... جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, :: 18:12 :: نويسنده : maryam دهه فجر انقلاب اسلامی -دهه فجر ، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهاي اسلامي، مقطع رهايي ملت ايران و بخشي از تاريخ ماست كه گذشته را از آينده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدي دوباره يافت و اين دهه در تاريخ ايران نقطه اي تعيين كننده و بي مانند بشمارميرود. تا قبل از انقلاب اسلامي، در ايران نظام اسلامي وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ي «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعيت » بود وپادشاهان احساس ميكردند كه فاتحيني هستند كه بر مردم غلبه يافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالي عليه اين سلسله معيوب را قطع كردند و نقطه ي عطفي در تاريخ ايران بوجودآوردند و شمشير اسلام مردم را عليه دشمنان اسلام، مردم و استعمارگران به كار گرفتند. دهه فجر انقلاب از رشحات اسلام است و آئينه اي است كه خورشيد اسلام در او درخشيد و اين دهه فجر بايد با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. اين مراسم را با هيجانهاي عاطفي صحيح بايد با طراوت و تازه كرد. در مذهب ما، احساسات، گريه و شادي، حب و بغض و عشق و نفرت جايگاه والايي دارد. از اين رو جشنهاي دهه فجر مي بايستي همچون مراسم و اعياد مذهبي گرامي داشته شود و مردمي باشد. بايد كليه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ي فراموش نشدني حضرت امام و پيروزي انقلاب اسلامي را جشن بگيرند.
پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 16:31 :: نويسنده : maryam اس ام اس مخصوص ۲۲بهمن و دهه فجر(سری سوم) http://RadsMs.com بیست و دوی بهمن که حیات وطن است خود روح خدایی است که در جان و تن است ما زنده به آنیم و از آن یاد کنیم یوم الهی که یادگار از آن ماه بهمن است یوم الله۲۲ بهمن، روز پیروزی حق بر باطل را تبریک می گویم . . . . . . بهمن آمد فجر پیروزی رسید / گاه شادی و ستم سوزی رسید بهمن و روئیدن گل در کنار / پس زدن از روی کشور هر غبار . . . . . . از اوج بروج حق سردار قیام آمد / بر شوق سماع جان، انوار امام آمد طاغوت نگونسر شد با خاک برابر شد / شمشیر اناالحق چون بیرون ز نیام آمد . . . . . . برخیز که فجر انقلاب است امروز / بیگانه صفت خانه خراب است امروز هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد / از لطف خدا نقش بر آب است امروز ۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلام مبارک باد . . . . . . قلبها ، کهکشانی از عشق خمینی میشود و جامی لبریز از شراب ظهور پیروزی ادامه مطلب ... پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 16:18 :: نويسنده : maryam 12بهمن ۵۷ یک روز به یاد ماندنی برای مردم ایران یادش گرامی کسی که ماه شب تار بی قراران شد انیس جان و شفابخش قلب یاران شد نفوذ چشم و کلامش به جان اثر می کرد همان که دلبر و دلدار رهسپاران شد نه قلب پیر و جوان پر شد از محبت او صمیم قلب مصفای نو نهالان شد به سردی دی و بهمن که ناله یخ میزد صفای آمدنش گرمی بهـاران شد وجود مردم ایران ز دوریش غمناک حبیب اهل دل و پیر این جماران شد در آن زمان که ستم پرده سیاهی بود امید بخش قلوب امید واران شد چنان که روز ورودش بهشت زهرا رفت گل همیشه بهاری به لاله زاران شد خوشا صفای زمانی که ماه بهمن بود تو آمدی و دل انقلاب خندان شد
«حمید» اگر چه نبودی به دیدنت لایق ولی به غمزه چشمت ز جان نثاران شد شعر: حمیدرضا فاطمی - 12 بهمن 1385
پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 16:16 :: نويسنده : maryam امام خمینی(ره) : انتظار فرج ،انتظار قدرت اسلام است، باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیداکند و مقدمات ظهور فراهم شود.
شعر می گویم برایت تا طلوع آفتاب
صبحگاهان را تماشا می کنم با عشق ناب
تا که عمری در جهان است از پس غیبت درآ
ای فروغ آسمانی ! ساعتی بر من بتاب حمیدرضا فاطمی ۶ صبح - جمعه ۱۳ مرداد ۱۳۹۱
منبع:http://fatemi84.blogfa.com پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 15:49 :: نويسنده : maryam
12 بهمن روز ورود روحالله خمینی به ایران
. . . . . . در اینروز بزرگترین استقبال تاریخ در تهران برگزار شد؛ بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از آیتالله خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۵۰ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. خمینی پس از ورود به فرودگاه و ایراد سخنرانی طبق برنامهای که از قبل تنظیم شده بود عازم گورستان بهشت زهرا شد… خمینی در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را ایراد نمود. ساعت ۹ بامداد روز شنبه ۱۴ بهمن در محل مدرسه شماره ۲ علوی یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور قریب به سیصد خبرنگار ایرانی و خارجی برگزار شد که در آن ابتدا خلاصهای از نظریات آیتالله خمینی خوانده شد؛ سپس سوالات خبرنگاران آغاز گردید که خلاصهای از پاسخ خمینی به این شرح بود: خمینی در روز ۱۶ بهمن طی فرمانی مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت تعیین و معرفی کرد. عصر همان روز در سالن سخنرانی مدرسه علوی یک مصاحبه مطبوعاتی بینالمللی ترتیب داده شد، در این جلسه بازرگان برنامه و وظایف دولت موقت را تشریح کرد و افزود برگزاری همه پرسی درباره تغییر رژیم، برگزاری انتخابات مجلس موسسان و انجام انتخابات مجلس از وظایف این دولت است.
ادامه مطلب ... آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |